یه چند وقتی بود که یه مشکل جدی تو حرکت در مسیرم داشتم و مشکل این بود که آیا من باید برم همه چیز رو در زمینه ای که کار می کنم یاد بگیرم؟

فرض کنین هدف من داشتن یه شرکت مهم نرافزاری باشه که بخوام در زمینه نرم افزار و وب کار کنم

خب آیا من باید برم هرچیزی که مربوط به نرم افزار و مدیریت و حسابداری ,منابع انسانی و…. که ممکن تو کار باهاش برخورد داشته باشم رو یاد بگیرم؟

الان تا حدودی جواب سوالم رو پیدا کردم ولی خب نه کاملا !

حالا می خوام همین جوابی که بهش رسیدم و برای رسیدن بهش هم بهای سنگینی دادم رو هم با شما ها به اشتراک بگذارم هم اینجا برای خودم بنویسم که یک روز برگردم و به دردم بخوره!

میدونید زمان خیلی عجیبه باعث می شه نظرات و طرز فکر افراد عوش بشه همیشه شنیده بودم نویسنده ها وقتی برم می گردن به اثار چند سال پیششون میگن که واقعا اون موقع چرت و پرت گفتن و اگه دست خودشون بود تمام اون کتاب ها رو جمع می کردن و از اول بهترش رو می نوشتن ولی خب گذشته ها گذشته

بارها برام پیش اومده که یک چیزی تو زندگیم به نظرم خیلی خوب و عالی اومده ولی یه مدت بعد کاملا برام بی اهمیت و معمولی شده

همین یکی از دلایلیه که باعث می شه کمی به هدفام سرد بشم مثلا الان یکسری هدف دارن که خیلی با ارزشن برام ولی ممکنه چند سال که بهشون رسیدم کاملا برام بی اهمیت بشن و حتی ازشون بدم بیاد!

نمی دونم هنوز راه حلی برای این موضوع پیدا نکردم که چرا اینجوری میشه و اگه کسی یکم عمیق تر به ماجرا نگاه کنه کمی براش بی اهمیت می شه داستان و شاید کلا زندگی اهمیتشو براش از دست بده ….

برگردیم به بحث اصلی

خب ببینید من برای اینکه بتونم به هدفی که دارم برسم باید در یک زمینه واقعا به درجه ماهر بودن برسم و در بقیه زمینه ها باید تا حدی که از بقیه کارا سر دربیارم بدونم تا کارا بهتر پیش بره و شاید یه مواقعی بتونم کار خودم رو راه بندازم نه اینکه در حد حرفه ای بدونم

مثلا من یه کوچلو از فنی ماشین سر در میارم فقط در این حد که چه قطعاتی وجود داره و هر کدوم حدودا چه کاری رو انجام میده همین اطلاعات ساده که با یه مطالعه و یک تجربه کوچیک به دست اومد چند دفعه باعث شد بتونم یه جوری راه بندازم کارمو و لنگ نمونم! خب ببینید من تعمیرکار خودرو نیستم و هیچ علاقه ای هم ندارم بشم  ولی یک اطلاعات کوچک باعث شد چند دفعه بتونم کار خودمو راه بندازم و اگه ماشینو ببرم تعمیر گاه کسی نتونه خیلی بهم بندازه یا خرج خیلی الکی دراره!

تو کار نرم افزار هم کار به همین صورته من نیاز دارم کمی از گرافیک بدونم به عنوان یه برنامه نویس

یعنی تا حدی که بتونم یه رنگ رو تغییر بدم یا ایکون مناسبی رو که برای برنامم لازم دارم یه جور مهیاش کنم و لنگ نمونم

الان تو یک کلاس دیجیتال مارکتینگ شرکت کردم و به نظرم خیلی جالب اومد

نه برای اینکه من به یک دیجیتال مارکتر حرفه ای تبدیل بشم فقط در این حد که فردا روزی خواستم با یک همچین ادمی صحبت کنم یا بخوام استخدامش کنم بدونم درمورد چی دارم حرف می زنم

یا الکی سرمون رو  شیره نماله و یه چیزای سر هم کنه چون ما از کارش چیزی سر درنمیاریم!

و یا اینکه اگه خواستم خودم یه کاره کوچیک راه بندازم قبل از ورود همچین نیروی به تیم بتونم تا حد توانم کار رو پیش ببرم و به درامد برسم

پس بزارین نتیجه گیری کنیم:

شما به عنوان یک برنامه نویس یا هر کار تخصصی دیگه ای که انجام می دید خیلی خوبه که از کار همکاراتونم یکم سرد در بیارید

شما نمی تونید بگید من برنامه نویس back-end هستم و هیچ چیز از front-end نمی دونم و برعکس…. مطمن باشین اگاهی اولیه از موضوع همکاراتون باعث میشه خیلی بیشتر بتونین با هم تعامل داشته باشین و کار رو جلوتر ببرین

موفق باشید!

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این قسمت نباید خالی باشد
این قسمت نباید خالی باشد
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

keyboard_arrow_up